ادامه هنر نمایی هااا
بازم هنر نمایی مامان شیما واسه پسری
سلام زلزله ....مامانی خیلی شیطون شدی ها ومنم خیلی دیوونت شدم هااااا...بهترینم چند ماهی بود که داشتم برای تولد شما برنامه ریزی میکردم کلی برات وسایل درس کردم با یه عالمه عشق وقتی که شما خوابی این کارا رو انجام میدم تقریبا دیگه کارات انجام دادم چنتا موردش مونده که باید منتطر شم....پسری بدون که همه این کارا رو فقط فقط به خاطر عشقم به شما درس کردم و هیچ وقت هم خسته نمیشم بدون که از استراحتم میزنم تا شما در آینده وقتی به عکسات و فیلمات نگاه میکنی خ.وشحال بشی و بدونی چه قدر دووست دارم ..... &...
نویسنده :
مامان شیما
14:15
فضولی های پسرم شروع شد
امان از این پسره کنجکاوم ....از اون روزی که شروع کردی به چار دست و پا همش دوس داری از همه چی سر در بیاری و هکه جا سرک بکشی با اون چشمای خوشگل و کنجکاوت همه جا رو نگاه میکنی و همه چی برات جالب و جدیده و دوس داری تجربشون کنی ... . . . . اینجا هم که نیلزی به توضیح نیس در تولت باز بود و.......وای وای وای .... ...
نویسنده :
مامان شیما
15:44
پسر گامبو...
این ماه بعد از ظهر ها برا ت سیب زمینی سرخ میکنم و شما هم با کلی ریخت و پاچ و ملچ ملوچ میخوری این اولین باره که برات سیب زمینی سرخ کردم ... . . . ...
نویسنده :
مامان شیما
15:29